top of page

در سوگ داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر دادخواه‌ایم


 

روزهاست که در برابر قتل فجیع داریوش مهرجویی فیلمساز و مترجم و وحیده محمدی‌فر فیلمنامه‌نویس، طراحِ لباس و دستیارِ کارگردان بغایت سوگوار و خشمگین‌ایم. هر آن‌که اندکی حافظه‌ی تاریخی دارد این جنایت‌ها را به «قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای» و نیز به دار آویختن کیومرث پوراحمد و انتشار تصویر پیکر پرزخم او مرتبط می‌داند. این نشان از شرایط دهشتناک سیاسی‌ای دارد که جامعه‌ی ما همواره با آن دست به گریبان بوده است. درست یک سال پیش بود که زنده‌یاد مهرجویی با اشاره به توقیف نمایش فیلم آخرش صریح و شوریده رو به دوربین فریاد زد «من معترض‌ام»، «شما کی هستید؟ پشت پرده، مثل اشباح حکم صادر می‌کنید.» او با اعلام تمام شدن تحملش در برابر تاخت‌وتاز حکومتی گفت «بیایید این سینه‌ی من، بزنید، بکشید، اما من حقم را می‌خواهم بگیرم.»


در مراسم تشییع پیکر این دو همکار ما دخترشان، مونا، از زبان او تكرار کرد: «قاتلان در میان ما هستند.» همین دریافت از موقعیت است که این روزها در افکار عمومی سبب تداعی‌های هولناک شده است و یادآور نام بسیاری از دگراندیشان است که در تاریخ قتل‌های سیاسی ایران به دست این قاتل کاردآجین شده‌اند؛ از فریدون فرخزاد و عبدالرحمن برومند و شاپور بختیار گرفته تا پروانه اسکندری و داریوش فروهر، حمید و کارون حاجی‌زاده و ابراهیم زال‌زاده و کاظم سامی و بسیارانی دیگر. در چنین گردابی از خشونت و صحنه‌سازی، پافشاری بر افشای بی چون و چرای حقیقت و ایستادگی بر حق امنیت، آزادی و عدالت وظیفه‌ی شهروندی و اخلاقی یکایک ماست.


در دورانی که حکومت وحشت‌آفرین اسلامی همچنان از کوشندگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» ـ در کنار هر حرکت برابری‌خواهانه و دمکراتیک دیگر ـ قربانی می‌گیرد، تمام‌قد در کنار سوگواران و دادخواهانی که در تشییع این دو دگراندیش این شعار پیشرو را سر دادند می‌ایستیم، دادخواه‌ می‌مانیم و از همکارانمان - که می‌دانیم مدام تهدید می‌شوند - می‌خواهیم که سکوت نکنند، از رنج‌ها و تهدیدها بگویند تا قاتلان بدانند که دگراندیشان و کوشندگان راه آزادی بیان تنها نیستند.


۲۶ مهر ۱۴۰۲

کانون هنر/فرهنگ/کنش

bottom of page